قلب من برای آنجا میتپد/ بخش ۶ | ||
[سفرنامه] نان شد که همه چیز در درون من منفجر شد ۲۸ اکتبر ۲۰۰۸ نوشتهی خزر فاطمی برگردان: محمد افراسیابی امروز اتفاقات زیادی رخ داد. صبح که پا از خانه بیرون گذاشتیم چند نگهبانی که حفاظت از سلامتی ما را بعهده داشتند ما را در محاصرهی خود گرفتند. برای بیرون رفتن از کابل نیاز به اجازه مخصوص داشتیم و اجازهنامه باید عکسدار میبود. با نگهبانان به یک مغازهی عکاسی که مورد تایید مقامات امنیتی بود، مراجعه کردیم، چندتایی عکس انداخته و راهی وزارت امور خارجه که مرجع صدور اجازهنامهها است، شدیم. چون لباسهایمان مناسبتی با محیط نداشت به بازار لباسفروشها رفتیم اما از خیابان مرغها "محلهی ممنوعه" سر در آوردیم. این اتفاق مرا کلی خوشحال کرد. اگر این اتفاق روی نمیداد و میخواستیم بازدیدی از این محل داشته باشیم علاوه بر اینکه با اسکورت باید به آنجا میرفتیم، اجازهی خرید از هر فروشگاهی را هم نداشتیم. خب من هم موفق بدیدن خیابان مرغها نمیشدم. |
||
|
بلاگنیوز |
صفحه اصلی تیتــر اخبــار آرشـــیوهـــا تمـاس با مـا انجمن بلاگنیوز دربــــاره بلاگنیوز اساسنامه بلاگنیوز راهنمايی همکاران دعوت به همکاری ورود همکاران سخن سردبیر آمار RSS |
آگهی شما در بلاگنیوز |
پشتیبانی مالی |
پيشنهاد بلاگنيوز |
دوستان بلاگنيوز وبلاگهای به روز شده پرشین بلاگرز بالاترین سایکو |
آخرين اخبار سايتها |
روزنامههای ايران تابناک بالاترین بیبیسی فارسی پارسيک روز آنلاین گویا هفتان وبلاگهای به روز شده |
جستجو در اخبار |
کد لوگوی بلاگنيوز |
![]() ![]() |
سی مراجعه آخر |
... ادامه همراهان بلاگنيوز |
Copyright |
Copyright © 2005 Blog News. All rights reserved. Designed by 1saeed.com. ![]() |